مقدّمهی بعدی، مقدّمهی بعدی ! البتّه بعد خود ایشان مبنا را تحکیم میکند، نه اینکه رد بکند - یعنی واقعاً هم قابل رد نیست این مبنایی که امام دارند؛ این مبنای اصولی، واقعاً قابل رد هم نیست اگرچه مخالف هم زیاد دارد - غرض، مرحوم حاجآقا مصطفی ٰ اینجوری است؛ از لحاظ علمی، هم بااستعداد است، هم کارکرده است، هم باجرئت علمی است. من یک نوشتهای دیدم از ایشان - حالا یادم نیست کجا بود و چند سال پیش از این - که ایشان [ وقتی به ] درسهای علما و مدرّسین معروف نجف میرفته، اشکالاتی بر هرکدام از اینها در یک مسئلهی قابل توجّهی ذکر میکند؛ همهی اینها را آقایان زحمت کشیدهاند، جمع کردهاند؛ انسان اینجوریای بود. این از لحاظ علمی و فکر و مانند اینها. از لحاظ عملی، آقای حاجآقا مصطفی ٰ یک انسان انصافاً ممتازی بود؛ این مهم است. پسر کسی مثل امام خمینی [ بود ] - خب ایشان در قم معروف بودند؛ چه قبل از مرجعیّت، چه زمان مرجعیّت - [ امّا ] یکذرّه نشانههای آقازادگی در حاجآقا مصطفی ٰ نبود. امام در ایّام فاطمیّه چند روز یک روضهای داشتند؛ حتّی در منزل امام و روضهی امام [ هم ] انسان، حاجآقا مصطفی ٰ را نمیدید که بیاید خودش را بچسباند به امام؛ بااینکه عاشق امام بود - که بعد خواهم گفت؛ واقعاً از آن پسرهایی بود که عاشق پدرش بود یعنی واقعاً عشق میورزید به امام - امّا دُوروبَر امام بهصورت آقازادگی و مانند اینها، مطلقاً ایشان حرکتی نمیکرد. بعد که در سال ۴۱ مبارزات شروع شد، عصرها و سرشب، منزل امام رفتوآمد فراوانی میشد و ما همیشه و هر روز میدیدیم حاجآقا مصطفی ٰ دَم در نشسته؛ این آدمی که کمتر آنجاها دیده