بیانات سال 96


فرستادند به میدان جنگ و شهادت آنها را تحمّل کردند، تحقّق پیدا نمیکرد و به وجود نمی‌آمد. بنابراین حضور روحانیّت در میدان مبارزه، یک پدیده‌ی بسیار مهمّ تاریخی است و این شهادت، نشانه‌ی آن حضور است. بنابراین، خود شهادت، ارزش است؛ توأم شدنش با روحانیّت و حضور علمی و دینی و مانند اینها، یک ارزش مضاعف است؛ اخلاصی که در مجموعه‌ی طلّاب جوانی که به جبهه رفتند هست، مثل اخلاص خیلی از جوانهای دیگر، یک ارزش است؛ همه‌ی اینها به جای خود محفوظ، [ امّا ] آنچه ویژه‌ی مجموعه‌ی روحانی و شهادت روحانیّون است، همین جنبه‌ی نمادین است؛ یعنی نشان‌دهنده‌ی حضور آنها در مجاهدت و مبارزه‌ است. و این حضور بسیار چیز مهمّی است و رحمت خدا بر بزرگانی که این راه را هموار کردند.

مرحوم علّامه‌ی طباطبائی ( رضوان‌الله‌‌علیه ) جزو روحانیّون روشنفکر و دارای افکار اجتماعی بود، در تفسیر المیزان ایشان، این خصوصیّت سرتاپا در مرحوم علّامه‌ی طباطبائی مشخّص است؛ لکن ایشان در میدان مبارزه حضور نداشتند، نبودند. یک‌وقتی با ایشان صحبت بود - صحبت خصوصیِ بین‌الاثنینیِ ( ۱ ) جلسه‌ی خصوصی - ایشان میگفت در اینکه در گذشته یک کوتاهیِ بزرگی - یا شاید میگفت تقصیر یا گناه بزرگی - انجام گرفته از طرف ما روحانیّون، هیچ تردیدی نیست؛ من حالا درست جزئیّات آن فرمایش ایشان یادم نیست؛ مضمون این بود، الفاظ یادم نیست. این را ایشان قبول میکردند و تصدیق میکردند که در گذشته یک چنین اشکالی در ما وجود داشته، [ درحالی‌که ] این در دوره‌ی کنونی ما نبود. روحانیّت وقتی‌که انقلابی باشد، وقتی درحال مبارزه باشد، وقتی درحال مجاهدت باشد، وقتی‌‌که

«3»