بیانات سال 96


معنای رحم کردن، به چشم حقارت نگریستن نیست که حالا مثلاً بگوییم شأن این مردم بالاتر است از این معانی؛ نه، شأن مردم خیلی بالا است، عزّت مردم کرمانشاه برای همه‌ی کسانی که این استان را و این مردم را می‌شناسند آشکار است، [ منتها ] ما بایستی به وظایفمان عمل کنیم‌‌.

من امروز از شهر سرپل‌ذهاب و تعدادی از روستاهای آن بازدید کردم. شهر خسارت سنگینی دیده ولیکن خسارت روستاها در مواردی قابل مقایسه‌ی با خسارت شهر هم نیست؛ یعنی خسارت بسیار سنگین است؛ ما روستا یا روستاهایی را دیدیم که به نظر میرسد با خاک یکسان شده‌اند. شاید در همه‌ی این روستا یکی دو عمارت سرِپا است که [ البتّه ] از داخلش هم آدم خبر ندارد؛ بقیّه با خاک یکسان شده. خب، خیلی حادثه‌ی مهمّی است. ما چون خودمان مبتلا نیستیم، ابتلاء را نمیفهمیم؛ این را همه‌ی کسانی که این عرایض بنده را خواهند شنفت، توجّه کنند. شما می‌شنوید که زلزله‌زده احتیاج دارد به فلان وسیله‌ی زندگی یا فلان وسیله‌ی خوراکی و امثال اینها؛ خب مردم همّت میکنند، مسئولین هم همین‌جور، و برایشان تهیّه میکنند؛ امّا قضیّه‌ی زلزله‌زده این نیست. آن‌کسی که در خانه‌ی خود، با خانواده‌ی خود، در میان آنها، با آرامش و خیال راحت زندگی میکرده - بالاخره در یک فضائی - حالا همه‌ی آنچه داشته و نداشته جمع شده در یک چادر ! ما رفتیم داخل چادرها، بعضی از چادرها را هم دیدیم؛ فرض کنید یک چادر دو در سه، دوونیم در سه‌ونیم یا سه در چهار، سرما، گرما، کمبود و نبودِ جا؛ این [ که ] زندگی نشد. اینها چیزهایی است که ما باید با دقّت، اهمّیّت آنها را بفهمیم و به نسبت همان اهمّیّت، به وظایف خودمان پی ببریم. سیل هم

«2»