باشند. این را [ اگر ] ما بزرگ کنیم، درشت کنیم، تعمیم بدهیم به همهی مدیران، آنوقت جوان ما اگرچنانچه این را بشنود از زبان من و شما، حق دارد که دلش آب بشود و بگوید « عجب ! همهی مدیران ما دچار این مشکل هستند ». نه آقا ! حالا بین چند صد یا چند هزار مأمور قوّهی مجریّه یا مأمور قوّهی قضائیّه، چند نفر نابابند. در قوّهی قضائیّه [ هم ] همینجور؛ اینهمه قضات شریف و زحمتکش مشغول کارند، خب بله، قطعاً چند قاضی ناباب هم وجود دارند؛ میدانیم. در همهی زمانها هم بوده، الان هم هست، با اینها برخورد هم میکنند؛ هم بنا است با اینها برخورد بشود در قوّهی مجریّه، هم بنا است با اینها برخورد بشود در قوّهی قضائیّه، هم بنا است با این افراد ناباب برخورد بشود در قوّهی مقنّنه، در مجلس. حالا گیرم مثلاً از دویست سیصد نمایندهی مجلس، یکی یا دو نماینده به وظایفشان عمل نکنند یا جور دیگری مشی بکنند؛ نمیشود تعمیم داد اینها را. پس تذکّر اگر میدهیم، انتقاد اگر میکنیم، منصفانه باشد؛ اینجور نباشد که مبالغه کنیم، تعمیم بدهیم، سیاهنمایی کنیم. سیاهنمایی یعنی همین « یک کلاغ چهل کلاغ »؛ این سیاهنمایی است. نکتهی بعدی این است که مسئولین کشور بایستی به مسئلهی اشتغال و تولید - که ما امسال را سال اشتغال و تولید داخلی قرار دادیم - اهمّیّت بدهند؛ اینها مسائل کلیدی است. این [ نکته ] بیشتر خطاب به مسئولین اجرائی است؛ البتّه بقیّهی مسئولین هم ممکن است نقش داشته باشند. ما البتّه مشکل واردات را به مسئولین محترم قوّهی مجریّه بارها گفتهایم. بعضیها گله میکنند که چرا فلانی تذکّر نمیدهد؛ نخیر، بنده زیاد تذکّر