بیانات سال 96


بود بلکه بتواند جامعه‌ی کارگری را به‌نحوی علیه جمهوری اسلامی تحریک کند؛ از روز اوّل یعنی از همان روز پیروزی انقلاب، این حالت وجود داشت. خود بنده در جریان امر به‌طور محسوس حضور داشتم و خدای متعال این‌جور پیش آورده بود که تقریباً به‌‌‌طور اتّفاقی، به‌‌طور تصادفی، بنده در متن یک جریانِ تحریکاتِ ضدِّ [ انقلابی ] کارگری قرار بگیرم و برخورد کارگران را با این دشمنان انقلاب ببینم که چطور با بصیرت، با همّت، با تدیّن و پایبندی و تقیّدِ به دین، جواب رد دادند. از آن روز به بعد هم تا امروز همیشه همین‌جور بود. یکی از کارهای اساسیِ دشمنان ما این است که شاید بتوانند در کارخانه‌های ما، در مجموعه‌های کارگری ما، بخصوص مجموعه‌های بزرگ، یک رکودی، لنگی‌ای از سوی کارگران به وجود بیاورند؛ کارگرها را [ به این کار ] وادار کنند. و کارگران ما در طول این سالها همیشه مقاومت کرده‌اند، همیشه ایستاده‌اند، همیشه با بصیرت، دست دشمن را رد کرده‌اند؛ و اینها خیلی مهم است.

در میدان جنگ هم همین‌جور بود؛ حالا اینها [ که گفتیم ] نبرد غیرنظامی است، در نبرد نظامی هم همین‌جور بود. هروقت امام ( رضوان‌الله‌تعالی‌علیه ) فراخوان میداد، یک بخش عمده‌ی از این مجموعه‌ی عظیم بسیجی که در این راه حرکت میکردند و از همه‌جای کشور به‌سمت جبهه‌ها راه می‌افتادند، کارگرهای ما بودند. حتّی گاهی کارگرهایی بودند که معاش آنها بسته بود به همین کار روزانه؛ یعنی باید روز کار میکردند تا شب بتوانند نان ببرند خانه؛ زن داشتند، بچّه داشتند، بعضی [ سرپرستی ] پدر و مادر داشتند، [ امّا ] بعضی از اینها آن‌چنان با غیرت و حمیّت دینی و اسلامی با این قضیّه رفتار

«2»