تعیّنی ( ۷ ) و تکبّری برای خودش قائل نیست؛ این خصوصیّت نظامیِ اسلامی است؛ مثالش مالک اشتر است؛ در مقابل دشمن آنجور، در مقابل یک پسربچّهی بیادب در کوفه - که داستانش معروف است - آنجور. پسربچّهای نمیشناخت که این مالک اشتر است، به ایشان اهانت کرد، بعد که فهمید دستپاچه شد، دنبالش دوید، دید رفته در مسجد دارد نماز میخواند؛ عذرخواهی کرد، [ مالک ] گفت اصلاً آمدهام مسجد که برای تو دعا کنم. فرمانده نظامی، همان مالک اشتر در جنگ صفّین و آن کارهای عظیم، در مقابل یک پسربچّهی جوان، یک جوان بیادب، اینجوری برخورد میکند ! [ یعنی ] ساختن خود. و ساختن تجهیزات. بله، درست گفتند فرمانده محترم نیرو که نیروی هوایی، اوّلین جایی در ارتش بود که ساختوساز تجهیزات و جهاد خودکفایی را شروع کرد، خیلی هم خوب و فعّال بود. نیروی هوایی خیلی کارها [ کرده است ]؛ داستانهای نیروی هوایی خیلی زیاد است، یکی [ هم ] این است. سازندگی را شما شروع کردید، در نیروی شما، افراد باهمّتی که آن روز بودند، شروع کردند؛ الان هم بحمدالله هستند، هستید و میتوانید این کار را انجام بدهید. تجهیزات را، هم نوسازی کنید، هم بسازید؛ بسازید؛ شماها میتوانید؛ استعداد شما جوانها خیلی خوب است. دربارهی یکی از این کشورها، بنده گفتم تنها چیزی که دارد پول است؛ غیر از پول هیچ چیز دیگری ندارد؛ نه دین، نه اخلاق، نه عقل، نه توانایی، نه مهارت؛ فقط پول دارد؛ بعضیها اینجوری هستند. شما ممکن است پول خیلی در اختیارتان نباشد، امّا همه چیز دیگر را دارید: استعداد دارید، توانایی فکری دارید،