حضور مردم و تأثیرگذاری مردم بر حوادث کشور است؛ کشور و ملّت عظمت پیدا میکند. امروز شما ببینید، مثلاً فلان کشوری که وابستهی به آمریکا است، روزی ده میلیون بشکه هم نفت میفروشد، پول زیادی هم در خزانهاش وجود دارد، امّا کشورش فقیر است، کشورش عقبمانده است، از ملّت آن کشور اصلاً هیچ نامی و یادی نیست؛ در آن کشور آنچه برجسته است، چند نفر طواغیتند که در رأسند و از ملّت آن کشور در هیچ جای دنیا اثری و خبری نیست که این ملّت فلان کار را کردند یا فلان حرکت را کردند؛ امّا وقتی مردمسالاری دینی هست - مثل جمهوری اسلامی، مثل کشور عزیز ما - در نگاه عمومیِ [ دنیا ] به کشور ایران، مردم برجستهاند؛ لذا دشمنی دشمنان هم با مردم است. الان آمریکاییها که با ما دشمنند، با شخص این حقیر یا با چند نفر دولتمرد دشمن نیستند، [ بلکه ] با ملّت دشمنند، چون ملّت در اینجا همهکاره است؛ همهی چیزهایی که آنها را خشمگین میکند و به غیظ و غضب وادار میکند، کارهای ملّت است، عظمت ملّت است. اهمّیّت ملّت در مردمسالاری بالا میرود، یعنی ملّت شخصیّت پیدا میکند، وجههی عمومی و دنیایی پیدا میکند، عزّت و حرمت پیدا میکند؛ اینها هیچکدام در دوران طاغوت نبود، اینها در دوران جمهوری اسلامی به برکت انقلاب به وجود آمد. خب، نتیجهی مردمسالاری، پیشرفت کشور است؛ پیشرفتها هم واقعاً خارقالعاده است. ما دههی چهارم انقلاب را دههی پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم و پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتّفاق افتاده