ما بحمدالله ایستادهایم؛ این ایستادگی هم به برکت همان تقوا و ایمانی بوده است که در قشر عظیمی از مردم ما بحمدالله وجود دارد، یعنی همین جوانها و همین فداکاریها و همین « حججی » ها ( ۲۳ ) و امثال اینها؛ اینها را دستِکم نگیرید، اینها خیلی مهمّند؛ همینها هستند که نگه داشتهاند پایههای این نظام را و معیّت الهی را برای ما تا حدود زیادی تأمین کردهاند. اگر بخواهیم این کامل بشود، بایستی این دایره را وسعت بدهیم، بایستی روی این مسائل کار بکنیم؛ یکی کار تبلیغی و برنامهریزی تبلیغی است. اشخاص شماها، تقریباً همهی شما آقایان، در شهرهای خودتان، در مراکزی محلّ توجّه هستید؛ یا امامجمعه هستید یا گویندهی دینی هستید یا معلّم هستید، استاد هستید - بعضی در دانشگاه، بعضی در حوزه - و در جاهای مختلف میدان دارید و امکان دارید برای حرف زدن، برای کار کردن، برای تربیت کردن؛ آدمهای کنارنشستهای نیستید، میدان دارید؛ این مورد سؤال پروردگار قرار خواهد گرفت؛ یعنی این امکانی است که خدای متعال از کیفیّت به کار رفتن این امکان سؤال خواهد کرد از ما؛ وَاستَعمِلنی بِما تَسئَلُنی غَداً عَنه ؛( ۲۴ ) این از آن قبیل چیزها است. بنابراین پس یک کار این است. یک کار دیگر که آن هم از لحاظ اهمّیّت از این تبلیغ اگر مهمتر نباشد - که به گمان ما مهمتر هم هست - کمتر نیست، عملِ خود ما است؛ نه عملی که حتماً جلوی چشم مردم باشد؛ نه، عملِ درست ما تأثیرش را میبخشد؛ ترک گناه، ترک دنیاپرستی، ترک اشرافیگری، کار سخت، کار کوشنده. وقتی ما با خدا باشیم، خدای متعال تأثیر میدهد به حرف ما، به اقدام ما.