خب، ما برای اینکه بتوانیم این مشکلات را برطرف کنیم، در درجهی اوّل چند چیز را بایستی قلباً تصدیق کنیم: اوّل اینکه بدانیم مشکل اقتصاد کشور با تکیهی به ظرفیّتهای فراوان داخلی قابل حل است؛ این را باور کنیم. این یک واقعیّت است که بعضی این واقعیّت را قبول ندارند و بعضی از این واقعیّت اطّلاع ندارند. ما ظرفیّتهای بسیار زیادی در کشور داریم که همچنان استفادهنشده است و من بعداً یک مطلبی را در این زمینه از کارشناسهای غیر ایرانی نقل خواهم کرد. نکتهی دوّم که باید باور کنیم، این است که بدانیم نسخههای غربی برای ما قابل اعتماد نیستند. من نمیگویم بکلّی رد کنیم؛ نه، بسنجیم. تسلیمِ بیبروبرگردِ نسخههای غربی نمیشود شد؛ نه در زمینهی اقتصاد، نه در زمینههای دیگر مثل مسئلهی جمعیّت. قضیّهی جمعیّت یکی از همان نسخههای غربی است. اخیراً دستگاه تبلیغاتی دولت انگلیسِ خبیث تجویز نسخه هم کرده که ایران برای سی میلیون جمعیّت، خیلی کشور خوبی خواهد بود ! چشمتان چهار تا ! انشاءالله این جمعیّت به ۱۵۰ میلیون هم خواهد رسید. سیاستهای جمعیّتی کشور - آنهایی که دنبال میکردیم - سیاستهای غلطی بود. قبلاً این را من گفتهام ؛( ۱۹ ) البتّه اوّلش درست بود؛ شروع درست بود، [ ولی ] ادامهاش درست نبود و غلط بود و ما غفلت کردیم در این زمینه؛ باید جبران بکنیم. مشکل اقتصادی کشور هم همینجور است؛ با نسخههای غربی درست نخواهد شد. تاکنون هم در طول سالهای مختلف هروقت نسخههای غربی را به کار گرفتیم، سودی نبردیم، از یک جاهایی ضرر کردیم؛ قضیّهی تعدیل وقتیکه در دههی هفتاد پیش آمد، مشکل عدالت اجتماعی در کشور