ما بهمعنای واقعی کلمه ضربه خورد، شکاف طبقاتی به وجود آمد؛ ممکن است یک فوائدی داشت امّا این ضررهای عمده را هم ما تحمّل کردیم. نکتهی سوّمی که بایستی به آن توجّه کنیم و باور بکنیم، این است که سپردن کار به خارجیها با توجّه به بدقولیهایی که از آنها تا حالا دیدهایم، بایستی در حدّ اضطرار باشد، یعنی بعد از آنکه بکلّی از امکانات داخلی مأیوس شدیم، آنوقت البتّه برویم سراغ دیگران؛ امکانات داخلی را - که به نظر بنده امکانات بسیار زیادی است - مقدّم بداریم. نکتهی بعدی، ظرفیّتهای داخلی است که اشاره کردم. ظرفیّتهای داخلی بسیار زیاد است. یک مطالعهی کارشناسیای در بانک جهانی شده - این مسئلهی ما نیست؛ یک مطالعهی کارشناسی است که بانک جهانی این مطالعه را کرده - آنها میگویند: ایران مخزنی از استعدادهای انسانی و سرزمینیِ بهرهبردارینشده است؛ توجّه کنید ! میگویند ایران به لحاظ عدم بهرهبرداری از استعدادهای انسانی و سرزمینی در رتبهی اوّل جهان است؛ یعنی استعدادهای فراوانی در مقابل ما است که ما از اینها استفاده نکردهایم، کوتاهی کردهایم. ظرفیّتهای انسانی و کثرت نیروهای قابل کار، بخصوص جوان و تحصیلکرده: ده میلیون فارغالتّحصیل دانشگاهی و بیش از چهار میلیون دانشجوی مشغول به تحصیل الان داریم. آنطوری که افراد مطّلع و وارد از دوستان دولتیِ خودمان میگفتند، از لحاظ کثرت مهندسین، کشور یکی از کشورهای سطح بالا در دنیا و در سطح جهان است. از خیلی از کشورهای بزرگ و معروف، تعدادِ نسبیِ مهندسین ما بیشتر است؛ اینها ظرفیّتها است.