بیانات سال 97


شکایت میکنید که چرا نمیگوید و آنها از آن طرف شکایت میکنند ! یک کلمه از همین حرفهایی که در ۲۰: ۳۰ و در برنامه‌های انتقادی صداو‌سیما و در مناظرات و در [ سایر ] حرفها زده میشود، اگر روی کاغذی نوشته بود، مگر ممکن بود آدم دستش بگیرد ؟ [ اگر ] پیدا میکردند، پدرش را درمی‌آوردند؛ من یک‌وقتی گفتم، حالا وقت نیست، وقت میگذرد .( ۷ ) یعنی اوضاع و احوال [ این‌جور بود ].

پس نتیجه این [ است ] - من میخواهم این را بگویم - در همه‌ی این زمینه‌هایی که گفتم، [ یعنی ] ارزشها و آرمانها و آرزوهای بزرگ، انقلاب جلو رفته، پیشرفت کرده. شبیه آن چیزی که شما مثلاً فرض کنید در زمینه‌ی علم و فنّاوری مشاهده میکنید. حالا مثلاً این برادرمان گفت من در « رویان » هستم. رویان یک نمونه است؛ یک روزی بچّه‌های زحمت‌کش و سخت‌کوش رویان این مسئله‌ی سلّول‌های بنیادی را یاد گرفتند، وارد کشور کردند و صنعت تولید سلّول‌های بنیادی و تکثیر سلّول‌های بنیادی را که آن روز در دنیا شاید سه چهار کشور فقط این را داشتند، اینها توانستند انجام بدهند؛ در زمینه‌های دیگر هم همین‌جور؛ فراوان از این قبیل پیشرفتهای صنعتی و علمی و فنّاوری وجود دارد. بنابراین پیشرفت وجود داشته.

این‌جوری نباشد که ما خودمان، خودمان را به اشتباه بیندازیم، بگوییم « آقا، هیچ فایده‌ای ندارد، نشده، پیشرفت نکردیم و نمیتوانیم بکنیم »؛ نخیر، پیشرفت کردیم، باز هم ان‌شاءالله پیشرفت خواهیم کرد؛ این کار، یک جادّه‌ی باز است؛ ما یک اتوبان را به‌صورت یک بن‌بست تصویر نکنیم. جلوی ما اتوبان است و میتوانیم حرکت کنیم؛ بخصوص با

«13»