یکی از دوستان، اینجا قضیّهی کنسرتها را گفتند. در چند هزار کنسرت، مثلاً فرض کنید که پنج کنسرت تعطیل میشود؛ این را تعمیم میدهند، هیاهو، فریاد و از این قبیل که « کنسرتها دارد تعطیل میشود »! حالا مثلاً چند هزار کنسرت یا چند صد کنسرت اجرا شده، تعطیل هم نشده؛ [ آنجا ] چند کنسرت را تعطیل کردهاند ! فلان مدیر و فلان مدیر و فلان مدیر در مجموعهی مدیران - ده نفر، پانزده نفر، بیست نفر مِنبابمثال - یک خطائی کردهاند، یک غلطی کردهاند، یک ممشای ( ۱۲ ) نادرستی [ داشتهاند ]، این را تعمیم میدهند نهفقط به مجموعهی مدیریّتی کشور بلکه به مجموعهی نظام جمهوری اسلامی ! اینها کارهای دشمن است که با برنامهریزی دارد انجام میگیرد. مردمسالاریِ جامع را دیکتاتوری [ میگویند ]؛ یعنی واقعاً الان به نظر من - یعنی با آشناییای که حالا من دارم - در دنیای امروز هیچ مردمسالاریای مثل مردمسالاری ما واقعی نیست. ارتباط مسئولان کشور با مردم، اُنسشان با مردم، انتخابشان بهوسیلهی مردم از همهجای دنیا واقعیتر است؛ تا آن حدّی که من اطّلاع دارم. این را الان در کارهای تبلیغیِ مسلّمِ دائمیِ دشمن بهصورت یک دیکتاتوری جلوه میدهند که این خب کار آنها است؛ اینجور وانمود میکنند. بنابراین اینها کارهایی است که موانع بیرونی است که دشمنان ما ممکن است انجام بدهند. بنابراین این را شما توجّه داشته باشید که نظام در یک کارزار عظیمی قرار دارد. اینکه گفتم جای خودمان را بدانیم، مسئله را بشناسیم، اصل مسئله این است: شما در وسط میدان کارزارید، یک کارزار همهجانبهی عظیم؛ این کارزار را باید احساس کنید، طرف مقابل را باید بشناسید و