استحکام. ارادهی پولادین او، شجاعت و هنر نظامیگری او، زبان قوی و منطق جذّاب او - که کلمات امیرالمؤمنین و خطبههای پُرشور و سرشار از حکمت او تا امروز درسهای نورانی برای دلهای آحاد بشر است - نشانههای اقتدار است؛ بازوی قوی، فکر قوی، ارادهی قوی، مدیریّت قوی، زبان قوی؛ یک انسان قوی و مقتدر. درعینحال، همین انسان قوی، مظلوم است؛ نشانههای مظلومیّت او در رفتار دشمنان، در رفتار حسودان، در تهمتهای ناجوانمردانهای که عواملِ دشمنانش به امیرالمؤمنین در زمان حیات او وارد آوردند، در خواصّ دلبهدنیا سپردهی او - که بعضی از نزدیکانش و خواصّش بهخاطر دنیاطلبی از او جدا شدند - است. اینها نشانهی مظلومیّت آن بزرگوار است. این فشارِ واردآمدهی از جوانب مختلف بر این انسان بزرگ تا حدّی است که گاهی این انسان صبور و دریادل و شکیبا، آنطوری که معروف است با چاه درددل میکند، با چاه حرف میزند؛ این نشاندهندهی مظلومیّت امیرالمؤمنین است. بعد از رحلت او و شهادت او هم تا سالهای متمادی، دشمنان او که بر اریکهی حکومت، بر سلطنت مسلّط شده بودند، در سرتاسر کشور اسلامی وسیع بر سر منابر به او اهانت میکردند و [ نسبت ] به امیرالمؤمنین - مجسّمهی تقوا و عدالت و دادگری - بدگویی میکردند. درعینحال انسان وقتی مجموع قضایا را نگاه میکند، میبیند در این مصاف طولانی، پیروز نهایی، امیرالمؤمنین است. امروز شما ملاحظه کنید نام امیرالمؤمنین، شخصیّت امیرالمؤمنین در آفاق عظیم بشر و تاریخ انسان کجا است؛ در اوج است و از دشمنان او خبری نیست.