بیانات سال 97


میدانید و شاید بهتر از من بدانید که آمریکایی‌ها احتیاج دارند به مذاکره‌ی با جمهوری اسلامی. دولتهای آمریکا - هم آن دولت قبلی، هم این دولت، هم دولت اسبق - همه احتیاج دارند نمایش بدهند که ما جایی مثل جمهوری اسلامی را کشاندیم پای میز مذاکره؛ این چیزی است که نیاز دارند. آن روزی که اوباما موفّق شد تلفنی با آقای دکتر روحانی صحبت بکند، اینها آنجا جشن گرفتند که خبرش بعداً رسید به ما از طُرُقی. اینها احتیاج دارند به این قضیّه؛ هیچ لزومی ندارد که ما این احتیاج آنها را برآورده کنیم. حالا [ اینکه ] چرا ما با مذاکره مخالفیم هم، من دلیلش را قبلاً گفته‌ام، دیگر تکرار نمیکنم.

مسئله‌ی سوّم مسئله‌ی انسجام و اتّحاد است. انسجام و اتّحاد بین مسئولین اداره‌ی کشور و مدیریّت کشور همیشه لازم است، امروز از همیشه لازم‌تر است؛ من تأیید میکنم حرف آقای روحانی را. رؤسای سه‌قوّه، مسئولین گوناگون، بخشهای مختلف، بایستی پشتیبان هم باشند. معنای این [ حرف ]، این نیست که در همه‌ی مسائل هم‌نظر باشند؛ نه، ممکن است نظرات مخالفی هم داشته باشند، امّا اوّلاً بایستی در عمل به یکدیگر کمک کنند - بخصوص حالا چون دولت وسط میدان است و همان‌طور که قبلاً گفتیم کارهای عمده مربوط به او است، بخصوص به قوّه‌ی مجریّه همه باید کمک کنند - و هم اختلاف‌نظرها را رسانه‌ای نکنند؛ این هم مهم است. بالاخره شما درباره‌ی فلان مسئله با یک رئیس دیگر اختلاف‌نظر دارید؛ چه لزومی دارد که این اختلاف‌نظر در رسانه‌ها گفته بشود ؟ معنای این چیست ؟ چه فایده‌ای بر این مترتّب است ؟ اینکه حالا چهار عنصر سیاسی ورشکسته، یک گوشه‌ای خوششان

«26»