بیانات سال 97


سیاستهای اصل ۴۴ برای این بود که این تصدّیگری انجام نگیرد؛ [ پس ] آن را بکلّی از حوزه‌ی فکر خارج کنیم، یعنی این مدیریّتی که من میگویم، مطلقاً اشتباه نشود با تصدّیگری در مسئله‌ی اقتصاد.

مدیریّت اقتصادی دو رکن مهم دارد؛ یکی این است که ما میدان را باز کنیم برای فعّالیّت فعّالان سالم اقتصادی؛ میدان باز بشود برای اینها و کمکشان بکنیم؛ افرادِ صاحبِ فکرِ اقتصادی بنشینند ببینند راه‌های کمک کردن به فعّال اقتصادی چیست - راه‌هایی وجود دارد - و موانعی که بر سرِ راهِ کارِ درستِ اینها و پیشرفتِ اینها وجود دارد چیست ؟ آن موانع را بردارند؛ من حالا یکی دو مثال عرض خواهم کرد؛ یک رکن مدیریّت این است. یک رکن دیگر هم این است که دستگاه دولتی، هوشمندانه، هوشیارانه، با چشم باز، مراقب فعّالیّت مضرّ اقتصادی باشد؛ یعنی یک فعّال اقتصادی‌ای که حرکت مضر میکند، مورد توجّه قرار بگیرد، جلویش گرفته بشود، جلوی منافذ فساد بسته بشود و گرفته بشود. مدیریّت اقتصادی یعنی این، هیچ ربطی به تصدّیگری ندارد.

حالا مثلاً در مورد آن بخش اوّل یعنی کمک به [ فعّال اقتصادی ]، من یک مثالِ همین روزها را بزنم، البتّه مثالهای فراوانی وجود دارد؛ کسانی در داخل کشور هستند که یک حرکت اقتصادی را شروع میکنند؛ باید به اینها کمک بشود. حالا اینکه گفتم مال این روزها است، همین مسئله‌ی نوشت‌افزار است؛ چند جوان باهمّت پیدا شده‌اند و نوشت‌افزار داخلی دارند تولید میکنند؛ نوشت‌افزار یک رقم مهمّی است؛ شما ببینید مصرف نوشت‌افزار - مداد و کاغذ و دفتر و بقیّه‌ی وسایل - چه حجم عظیمی دارد که ما در بسیاری از اینها داریم از واردات استفاده میکنیم

«10»