این شجرهی طیّبهای که امروز وجود دارد و گسترده [ شده ] و « ﴿اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّماء ﴾ ».( ۸ ) بنابراین « حسّاس » که میگوییم، از این جهت نیست. و آنها آن روز کارهای تندی هم کردند؛ هواپیمای مسافری ما را زدند، به طبس حمله کردند، یک جنگ هشتساله را بهوسیلهی یک دیوانهی منطقه بر ما تحمیل کردند، محاصرهی اقتصادی کردند، کارهای زیادی کردند؛ همهی این کارها آنوقت انجام گرفته و الان خیلی از آن کارهایی که آنوقت کردند قابل انجام نیست یعنی قادر نیستند آن کارها را انجام بدهند. پس، از این جهت نمیخواهیم بگوییم [ این ] دوران خطیرتر از آنوقت است؛ بلکه از این جهت که یک جامعه و یک نظام، وقتی در یک راه نویی قدم میگذارد و یک مدّعای غیرمتعارفی را، یک مدّعای متفاوتی را مطرح میکند، و با این مدّعای متفاوت و راهِ نو وارد این جنگل انبوه تعارضات بینالمللی میشود، با این خصوصیّات طبعاً در دورههای مختلف، اوضاع گوناگونی پیدا میکند که بایستی برطبق آن اوضاع، شرایطِ خودش را تطبیق کند و برطبق آنها پیش برود. در صدر اسلام هم همینجور بوده است، امروز هم همینجور است؛ تعارضهای جهانی وجود دارد؛ این دنیای سیاست بینالمللی یک جنگل انبوهی است، ما هم برخلاف جریان داریم حرکت میکنیم. جریان کلّی دنیا، جریان استکبار و جریان نظام سلطه است؛ یعنی یک عدّه سلطهگرند، یک عدّه هم زیر بار این سلطه میروند، سلطهپذیرند؛ ما برخلاف این جریان داریم حرکت میکنیم؛ در این چهل سال اینجوری پیش رفتهایم، اینجوری حرکت کردهایم. طبعاً اوضاع و احوالی برای ما پیش میآید که ناگزیر بایستی نسبت به این اوضاع و احوال حواسمان