کنید و این مشکل را برطرف [ کنید ]. یا مثلاً آن مسئلهای که ما به آقایان دولتیها عرض کردیم که نقدینگیِ کشور را هدایت کنند به سمت کارهای سازندگی و به سمت تولید، این کارگروه لازم دارد و کسانی باید بنشینند [ فکر کنند ]؛ این کار، تحرّک لازم دارد. این کارها را باید بکنند؛ اینها وظیفهی دولتیها است که باید انجام بدهند. ما بایستی دولتیها را به این سمت هدایت کنیم و کمک کنیم، و کاری بکنیم که مردم به آن تلاشی که آنها میکنند خوشبین باشند؛ ببینند بله، دارد تلاش انجام میگیرد. این است که آن مشکلِ گرهِ فکری افکار عمومی را باز میکند؛ بعضیها نگران مشکلاتی در افکار عمومی هستند که نگرانی هم بهجا است، بیجا نیست؛ آن چیزی که این را حل میکند، همین است که ما بتوانیم رابطهی صحیح و سالمی بین افکار عمومی مردم و بین دستگاههای مسئول به وجود بیاوریم؛ نه بهمعنای خوشبینی مطلق. حالا به بنده گاهی میگویند شما چرا به دولت تشر نمیزنید؛ مرادشان لابد تشر در معرض عام است، وَالّا از جلسات خصوصی ما که خبر ندارند ! بنده اقلّاً ده برابر آن مقداری که در رسانهها بعضی جلسات ما منعکس میشود، جلسات دیگر داریم با مسئولین مختلف - نظامی، غیرنظامی، دولتی، قضائی و غیره - خب از آنها که مطّلع نیستند، دلشان میخواهد که بنده در معرض عام تشر بزنم. خب فایدهی این تشر چیست ؟ فایدهی این تشر این است که دلِ شما خنک میشود، همین ! یعنی بیش از این فایدهای ندارد؛ امّا ضررهای بزرگی دارد؛ این ضررها را باید بسنجید. دعوا کردن راه اصلاح نیست، همچنانکه ایجاد تشکیلات موازی با دولت