خب، نقطهی مقابل، جمهوری اسلامی است. من البتّه نمیخواهم بزرگنمایی کنم، نمیخواهم مبالغه کنم؛ ما از صفر شروع کردیم، راهی را که دیگران در طول ۱۰۰ سال، ۱۵۰ سال یا بیشتر رفتند، بنده مدّعی نیستم که ما در طول ۴۰ سال توانستیم برویم امّا مدّعیام که در طول این چهل سال مرتّباً جلو رفتیم، مرتّباً پیشرفت کردیم، مرتّباً قوی شدیم؛ حرکت چهلسالهی جمهوری اسلامی، این را بروشنی اثبات میکند. ما یک حرکت جدّیِ استقلالِ صنعتی و استقلال سیاسی را در کشورمان شاهدیم. اینکه عرض کردم « صدها گروه جوان »، این یک واقعیّتی است. بنده بعضی را از نزدیک میشناسم، بعضی را از دور میشناسم؛ جوانهای جدّی، فعّال، خوشاستعداد، مبتکر، با همّتهای بلند مشغول کارند، مشغول تلاشند در زمینههای گوناگون؛ زمینههای فکری، زمینههای عملی، زمینههای علمی، زمینههای فنّاوری؛ نه به فکر رئیس شدنند، نه به فکر مدیر شدنند، نه به فکر وزیر و وکیل شدنند؛ دارند کار میکنند؛ امروز اینجوری است. این یک پدیدهی مبارکی است که امروز در کشور ما وجود دارد؛ و این ادامه پیدا خواهد کرد. من به شما جوانهای عزیز چند سفارش میخواهم عرض بکنم؛ اینها چیزهایی است که برای آیندهی کشور لازم است. سفارش اوّل: دشمنیِ با آمریکا را فراموش نکنید؛ فریب لبخند دروغین و فضاحتبار دشمن را نخورید. گاهی میگویند که « ما با ملّت ایران مشکلی نداریم،