شتاب ما مثلاً چند برابر متوسّط دنیا است؛ بله [ هست ] امّا این به اصطلاح شدّت شتاب، بایستی بیست سال طول بکشد، سی سال باید طول بکشد تا ما بتوانیم به نقطهی اوج برسیم؛ وَالّا اگر چنانچه ما نکنیم، [ عقب میمانیم ]. حالا این رشتههای مربوط به علوم شناختی، یک مجموعه است، یک دستگاه علمی است؛ دستگاههای علمیِ دیگری بلافاصله به وجود خواهد آمد یعنی تولید خواهد شد؛ ذهن بشر که متوقّف نمیشود. آنهایی که در این زمینههای ابتدائی، در زیرساختهای علمی از ما جلو هستند، زودتر مسئله به ذهنشان میرسد، زودتر در صدد حلّش برمیآیند و زودتر به رتبهی بالاتر میرسند لذا ما باید خودمان را بالا بکشیم. عرض من این است؛ اصرار بنده بر این است. الحمدلله حالا در این زمینه ما پیشرفت کردهایم؛ در بعضی زمینههای دیگر هم الحمدلله پیشرفتهایمان خوب بوده امّا هیچ دلخوش نباید باشیم - حالا دلخوش که عیب ندارد، دلخوش باشیم - یعنی به این قانع نباید باشیم؛ مطلقاً. باید توجّه کنیم که اگر ما امروز از این کاروان اندکی عقب ماندیم، قطعاً دیگر نخواهیم رسید؛ نباید بگذاریم که عقب بمانیم. یک شعری است که یادم نمیآید [ امّا ] مضمونش این است که داشتیم با کاروان میرفتیم، یک خاری در پای ما رفت، خم شدیم، نشستیم خار را از پایمان دربیاوریم، دیگر نرسیدیم به کاروان؛ اینجوری است؛ یعنی کاروان پیشرفتِ دنیا این