تحتالشّعاع قرار بگیرد؛ بالاخره استاد است که دارد هدایت میکند، دارد کار میکند و جمعوجور میکند؛ وَالّا اگر چنانچه مطلب سپرده بشود به اذهان ده نفر، بیست نفر طلبهای که حالا در این کلاس هستند، این معلوم نیست به یک نظام و مجموعهی درستی [ برسد ]، باید استاد هدایت بکند؛ [ امّا ] اگر اینها هم کمک کنند و همراهی کنند خوب است. در مورد اصول که ایشان فرمودند متوسّط [ دورهی ] آن در حوزه پانزده سال است، خیلی برای من تعجّبآور است و این هیچ خبر خوبی نیست از نظر بنده. اصول خب لازم و ضروری است؛ برای تفقّه، بلاشک اصول لازم است. خب مرحوم آقای خوئی ( رضوان الله علیه ) فقیه اصولی بود دیگر؛ از ایشان اصولیتر کیست ؟ در فقه او هم کاملاً اصول واضح است، آشکار است؛ من شنیدهام که دورهی اصول ایشان پنج سال طول میکشد؛ خب ایشان مثلاً چه کار میکرده ؟ چه چیزی را از اصول میانداخته که پنج سال میشده ؟ یعنی بنابراین میشود اصول را پنج سال گفت، میشود شش سال گفت. متوسّط که پانزده سال است، یعنی مثلاً تا بیست سال هم دارد ! چقدر بخوانند ؟ چرا بخوانند ؟ به چه دردشان میخورد ؟ کجای فقه استفاده میشود از این اصول ؟ نه، به نظر من یک مقداری در مورد اصول بایستی جمع و جورتر و بهاصطلاح