بیانات سال 97


که ایشان میگفت، مثلاً هشتاد و چند سال یا قریب نود سال سنّش بود - دستمالهای معمولی کفایت نمیکند که اشکهایش را پاک کند، حوله‌ی دست و رو خشک کنی امام دمِ دستش میگذارد که اشکهایش را با آن پاک کند؛ خدا هم به او توفیق داد، کمک کرد، به خاطر همین معنویّت، ‌ به خاطر همین استغاثه‌ی به خدای متعال و توکّل به خدا و درخواست از خدا. شماها جوانید، دلهایتان پاک است، پاکیزه است، گرفتاری‌تان کمتر است و خیلی خوب میتوانید این دلها را متوجّه خدا کنید، نمازها را خوب بخوانید، با دعا و توسّلات اُنس داشته باشید، با ذکر ائمّه ( علیهم ‌السّلام ) اُنس داشته باشید. و بخصوص من توصیه میکنم نماز شب را تا آنجایی که میتوانید، ولو یک وقتی هم نتوانستید، مثلاً قضایش را [ بخوانید ]، ترک نشود؛ یعنی دنبال کنید اینها را، اینها خیلی اثر میگذارد، نورانیّت میدهد به شما و آن وقت این نورانیّت، به شما کمک میکند در پیدا کردن راه. یک چیزهایی را انسان از این و آن هم هر چه سؤال کند، به درد نمیخورد؛ یعنی گاهی از یک کسی هم یک چیزی میشنود اما در انسان اثری نمیگذارد. اگر آن نورانیّت پیدا شد، دلها را باز میکند، انفتاح میدهد، بهجت معنوی به انسان میدهد. و شماها جوانید؛ شما هم از این جهت از ماها جلوترید، ‌ بهترید، آسان‌تر است برای شما کار تا برای ما.

ان‌شاءالله که خداوند شماها را موفق بدارد؛ ما که شما را دعا میکنیم، شما هم ما را دعا کنید.

«16»