بیانات سال 97


[ بنابراین ] امتیاز شهدای شما این است که با دشمنی مبارزه کردند که اگر مبارزه نمیکردند دشمن می‌آمد داخل کشور و اینجا باید با او مبارزه میشد. آن دشمنی که در فلان استان عراق یا فلان استان سوریه جلویش گرفته شد، ‌اگر جلویش گرفته نمیشد، ما باید با او در کرمانشاه و در همدان و بقیّه‌ی استانها میجنگیدیم و جلوی او را میگرفتیم. درواقع این شهدای عزیز ما رفتند و جان خودشان را در راه دفاع از کشور، ملّت، دین، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی فدا کردند.

[ یک ] امتیاز هم این است که اینها در غربت به شهادت رسیدند؛ این هم امتیاز بزرگی است، ‌این هم پیش خدای متعال فراموش نمیشود و نادیده گرفته نمیشود. خدای متعال جزئیّات کارها را حساب میکند. این جوان، همسر جوانی داشته، فرزند کوچکی داشته، پدر و مادری داشته که به او چشم دوخته بودند که کمک‌حالشان باشد؛ اینها را گذاشته و رفته جانش را کف دست گرفته در راه خدا؛ اینها کوچک است ؟ اینها کم است ؟ فهم ما و درک ما کفاف نمیدهد که اهمّیّت و عظمت این کار را بفهمیم. بنده خودم که این‌جور هستم؛ همانی را هم که میگوییم خیلی کوچک‌تر و کمتر از آن چیزی است که درواقع هست. خدای متعال میتواند دقیق محاسبه کند. دستگاه خدای متعال دستگاه عجیبی است، ‌ دستگاه محاسبات دقیق است، آنجا مو را از

«21»