بیانات سال 97


است که متأسّفانه در خیلی از مواقع پیش می‌آید که وقتی مجموعه‌ها با سختی مواجه میشوند - حالا مجموعه‌ها چه یک حزب باشد، چه یک دولت باشد، چه یک ملّت باشد - همدیگر را متّهم میکنند، یا اینکه نه، به جای اینکه سر همدیگر داد بکشیم، به تعبیر امام « هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید »؛[1] طرف مقابل، او است. بنده مکرّر در صحبتهای عمومی گفته‌ام، ما دچار این اشتباه نمیشویم که دشمن خودمان را نشناسیم؛ دشمن ما معلوم است. کسان دیگری هستند که علیه ما کار میکنند - امّا روی غفلت است یا مانند اینها - اینها اهمّیّتی ندارند؛ آن که دشمن واقعی است « وَ هَلُمَّ‌ الخَطبَ فی ابنِ اَبی‌ سُفیان »،[2] که امیرالمؤمنین فرمود. [ در مورد ] آن قضایایِ این جوری بیخودی سر هم داد نکشیم، بیخودی با همدیگر دعوا نکنیم. ببینیم واقعاً با چه کسی باید دعوا کرد، با چه کسی باید طرف شد؛ این جوری عمل بکنیم.

خب، به نظر من این دوگانه‌ها سؤالات [ مهم ] است؛ ما از خودمان باید سؤال کنیم که در این دوگانه‌ها چه جوری باید عمل کنیم. البتّه پاسخ‌ دادنِ زبانی به اینها آسان است امّا پاسخ‌ دادن عملی و ملتزم شدن، به این آسانی نیست. به نظر من پاسخ اینها در منابع اسلامی ما

  1. 1. صحیفه‌ی امام، ج ۱۱، ص ۱۲۱؛ سخنرانی در جمع پاسداران تهران (۱۳۵۸/۹/۴
  2. 2. امالی صدوق، ص ۶۱۹؛ «و از ماجرای بزرگ پسر ابوسفیان یاد کن

«11»