تهدید را میبینیم، فرصتهای خودمان را نمیبینیم، یا اینکه نه، یک فرصتهایی داریم که آنها را میبینیم و تهدید را توجّه نمیکنیم؛ خب این جور نگاهِ یکجانبهنگر خطا است؛ میتوان نگاه جامع داشت در مقابل یک چنین مسئلهای. این هم یک دوگانهی دیگر. ببینید، همهی اینها برای مردم مهم است؛ مخصوص مسئولین نیست؛ البتّه مسئولین مخاطب اوّلند در این گونه توصیهها و حرفها - مسئولین سیاسی یک جور، مسئولین نظامی یک جور، مسئولین مسائل اجتماعی یک جور - لکن عامّهی مردم در این زمینهها باید صاحبنظر باشند، باید درک و فهم عمیق داشته باشند. اینکه عرض میکنیم به یک فهم عمومی باید برسیم بین مردم، به این معنا است؛ حالا بعداً یک خُرده بیشتر توضیح خواهم داد. یک دوگانهی دیگر، شناخت واقعیّتهای میدان است. شناخت واقعیّتهای میدان و نشناختن واقعیّتهای میدان؛ یعنی ما بدانیم که الان در کجا قرار داریم: « ما کجا هستیم، دشمن کجا هست، جایگاه ما چیست ؟» این از جملهی آن چیزهایی است که دشمن روی آن خیلی تلاش میکند. سعی دشمن در این چند سال همیشه این بوده و عوامل داخلیاش هم همین کار را تکرار میکنند که جایگاه خودی را ضعیف نشان میدهند، جایگاه دشمن را قوی نشان میدهند؛ تلقین این معنا که « بیچاره شدیم، پدرمان درآمد، کاری از دستمان ساخته نیست ».