که مخالف است متّهم کند؛ یا آن که مخالف است، آن کسی را که موافق است متّهم کند؛ خب دو نظر است، دو استدلال است؛ این [ یکی ] استدلال او را قبول ندارد، او هم استدلال این را قبول ندارد. متّهم نکردن یکدیگر، به جان خودی نیفتادن، همان مطلبی است که قبلاً هم عرض کردم؛ یعنی ما مرزبندی را با دشمن از دست ندهیم؛ مسئلهی مرزبندی با دشمن خیلی مهم است امّا این موجب این نشود که تا دیدیم کسی مثلاً یک خُردهای در یک نقطهای با ما اختلاف نظر دارد، فوراً او را به دشمن وصل کنیم، بگوییم این [ فرد ] عامل دشمن است؛ نه، این هم به نظر ما درست نیست. من در پایان دو نکته را عرض کنم: اوّلاً تهاجم حدّاکثری دشمن، به بسیج حدّاکثری نیروها احتیاج دارد. امروز تهاجم دشمن حدّاکثری است؛ یعنی از همهی امکانات و وسایلشان دارند استفاده میکنند؛ در درجهی اوّل آمریکاییها، در حاشیه و ذیل آنها صهیونیستها یعنی حکومت صهیونیستی؛ و در کنار و پشت سر آنها هم عموماً غربیها و همهی اروپاییها. حالا الان مثلاً فرض کنید در اروپا منع خرید نفت بعضی از کشورهای اروپا هم از طرف آمریکا برداشته شده امّا از ما نفت نمیخرند؛ خب این دشمنی است دیگر؛ یعنی این هیچ وجه دیگری ندارد؛ منتها این یک نوع دشمنی است، یک نوع خاصّ دشمنی است؛ بسیجِ حدّاکثری کردهاند؛ بارها آمریکاییها تکرار کردند که تحریمی که ما علیه ایران وضع کردیم، شدیدترین تحریم در طول