بیانات سال 97


روشن است. [ مثلاً ] در مواجهه‌ی با پیروزی‌ها قرآن به ما درس میدهد: ﴿اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ، وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجًا، فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَ استَغفِرهُ اِنَّه کانَ تَوّابًا  ؛[1] نمیگوید خوشحالی کن، مثلاً برو وسط میدان شعار بده؛ فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّک؛ [ میگوید ] برو تسبیح کن؛ این مربوط به تو نیست، مربوط به خدا است؛ استغفار کن. در خلال این حرکت ممکن است یک غفلتی از تو سر زده باشد، از خدای متعال طلب مغفرت کن؛ در برخورد با حوادث مثبت این جوری باید برخورد کرد: دچار غرور نشدن، و از خدا دانستن که « ﴿وَ ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ وَلکِنَّ اللهَ رَمى  ٰ».[2] این اغترار به نفْس و اغترار [ نسبت ] به خدا که انسان غرّه بشود، [ درست نیست ]؛ « ﴿فَحَقُّ لَکَ اَن لا یَغتَرَّ بِکَ الصِّدّیقون  »؛[3] در دعای صحیفه‌ی سجّادیّه [ آمده ] که صدّیقون هم نبایستی اغترار پیدا کنند به تو که بگویند « ما که دیگر با خدا وضعمان روشن است و ...»؛ نخیر، خدای متعال با صدّیقون هم رودربایستی ندارد؛ [ اگر ] یک وقت خطائی بکنند، ضربه را خواهند

  1. 1. سوره‌ی نصر، آیات ۱ تا ۳؛ «هنگامى که یارى خدا و پیروزى فرارسد. و مردم را ببینى که گروهگروه در دین خدا درآیند، پس پروردگارت را همراه با ستایش تسبیح گوى، و از او آمرزش بخواه، که او همواره توبه‌پذیر است
  2. 2. سوره‌ی انفال، بخشی از آیه‌ی ۱۷؛ «... هنگامى که به سوى دشمنان تیر پرتاب کردى، تو پرتاب نکردى بلکه خدا پرتاب کرد
  3. 3. صحیفه‌ی سجّادیّه، دعای سی‌ونهم (با اندکی تفاوت)

«12»