بیانات سال 98


شاگردان را تنظیم کند که فلسفه‌ی زندگی‌شان، اساس زندگی‌شان، مفهوم حیات در نظرشان، طبق تفکّر غربی باشد. همین که عرض کردم؛ شما اینجا بنشینید سرباز درست کنید برای انگلیس و فرانسه و آمریکا و بقیّه‌ی این وحشی‌های کراوات‌زده‌ی ادکلن‌زده‌ی ظاهرساز؛ همینهایی که آدم میکشند بدون اینکه خم به ابرو بیاورند، به آدمکش کمک میکنند بدون اینکه خم به ابرو بیاورند؛ میگویند آقا چرا شما به سعودی کمک میکنید ؟ میگویند ما به پولش احتیاج داریم؛ میدانند که در یمن چه ‌کار دارد میکند، در عین حال کمکش میکنند. اینها بنشینند آنجا، ما برای اینها در ایران و در کشورهای آسیا و غرب آسیا و کشورهای اسلامی و مانند اینها، سرباز و پشتیبان و رعیّت تربیت کنیم ؛[ سند ] ۲۰۳۰ این است.

خب، یک نکته‌ای که حتماً باید مورد توجّه باشد این است که جامعه‌ی فرهنگیان - یعنی معلّمین و کارمندان فرهنگی - در این چهل سالِ دوران انقلاب کارهای بزرگی انجام دادند، کارهای ثمربخشی انجام دادند. درست توجّه بفرمایید؛ یک عدّه‌ای میخواهند آموزش و پرورش را به دلایل گوناگون سیاسی بی‌قدر و قیمت کنند؛ این بی‌انصافی است، این خلاف واقع است. من البتّه نواقص موجود آموزش و پرورش را میدانم، بنده فاصله‌ی آموزش و پرورش کنونی را با نقطه‌ی مطلوب میدانم، امّا فاصله‌ی آموزش و پرورشِ موجود با آن وضع اسفباری که قبل از انقلاب داشت، را هم میدانم. آموزش و پرورش در دوره‌ی انقلاب - در این چهل

«5»