ما، مرحوم آقای مطهّری ( رضوان الله تعالی علیه ) به معنای واقعی کلمه یک معلّم دلسوز بود، خوب فکر میکرد، خوب بیان میکرد، خوب دنبال میکرد؛ صِرف اینکه حرفی بزنیم و تکلیفی اداء کنیم نبود. ما از نزدیک میدیدیم که چگونه دلسوزانه، رسوخ اندیشههای عمیق اسلامی خود را در ذهن جوانهای آن دوره - با همهی محدودیّتهایی که وجود داشت - دنبال میکرد و در این راه شهید شد؛ این مهم است؛ این شهادت، امضای قطعی حقّ متعال پای کارنامهی این شهید عزیز است. خب، قشر معلّم واقعاً یک قشر شریف و محترمی است؛ علّت هم این است که برای یک کشور، برای یک تمدّن، برای یک ملّت، مهمتر از همهی سرمایهها، سرمایهی انسانی است؛ یعنی اگر شما پول داشته باشید امّا سرمایهی انسانی درست و حسابی نداشته باشید، به جایی نمیرسید؛ مثل همین کشورهای پولداری که میبینید پولهایشان کجاها خرج میشود، دست چه کسانی میرود؛ جیبهای گشاد پُرپولشان به صورت بسیار سفاهتآمیز در اختیار دستهای خائن به بشریّت قرار میگیرد؛ خب این در نتیجهی چیست ؟ [ چون ] پول دارند، انسان ندارند؛ پول دارند، اندیشهورز ندارند، نیروی انسانی ندارند، سرمایهی انسانیشان ضعیف است. اگر منابع زیرزمینی فراوانی داشته باشیم، [ امّا ] نیروی انسانی نداشته باشیم، فایدهای ندارد. کشور ما روی دریای نفت خوابیده بود؛ [ ولی ] نه خبر داشتیم، نه بلد بودیم؛ نتیجه چه شد ؟ نتیجه این شد که آنهایی که خبر داشتند و بلد بودند، آمدند مسلّط شدند به نفت ما.