خرده بالاتر، از روی نوارهای عربها که میآید و آنها یک هیاهوهایی انجام میدهند - که طبیعت آنها است، این جور نیست که این جزو لوازم قرآن باشد - [ یاد گرفتهاند و ] سعی میکنند همانها را عیناً تقلید کنند که این لزومی ندارد. تشویق هم خوب است، اشکالی ندارد، منتها من میبینم گاهی اوقات بعضی از این خوانندههای خارجی که اینجا میآیند میخوانند - مال کشورهای عربی که بعضیشان هم انصافاً خوبند، همهشان یک جور نیستند - این حضّاری که در جلسه نشستهاند، کأنّه موظّفند بعد از هر آیهای یا نصف آیهای که او میخواند، با صدای بلند تشویق کنند؛ چه لزومی دارد ؟ یک عیب بزرگش این است که او میفهمد شما درست نمیفهمید تلاوت را ؛[1] چون او بد میخواند، شما میگویید « الله الله »، او میفهمد که شما ملتفت نیستید؛ نه، شما سعی کنید آنجایی که خوب میخواند [ تشویق کنید ]. البتّه بچّههای خودمان را هر چه تشویق کنید اشکالی ندارد ،[2] من با اینها مخالف نیستم امّا وقتی که آن قاری بیرونی اینجا میآید و میخواند، این جور نباشد که [ مستمع ] موظّف باشد که همین طور هر جور [ خواند تشویق کند ]؛ بخصوص گاهی اوقات با همان آهنگی که او میخواند « الله الله » میگویند؛ اینها لزومی ندارد؛ لکن خب جلسهی گرم قرآنی، بسیار چیز خوبی است که در جامعه [ رواج پیدا کند ]. پس