روحانیّت [1] و آن نامهی مفصّل امام. منشور روحانیّت را بخوانید، مکرّر بخوانید. امام به معنای واقعی کلمه حکیم بود - حکیم فقط آن کسی نیست که فلسفه بلد است - حکمت در رفتار او، در گفتار او، در نوشتار او موج میزد. پس این کاری که حوزهی علمیّه در زمان مبارزات اخیر - یعنی مبارزات منتهی به [ تشکیل ] جمهوری اسلامی - با رهبری امام انجام داد، این درست همان وظیفهای است که حوزه بایستی انجام میداد. این جور نیست که ما بگوییم حوزه کاری خارج از وظایف خود در دوران مبارزات انجام داد؛ نخیر. امام در رأس بود، طلّاب و فضلا و خیلی از بزرگان حوزه همراهی کردند، پشت سر امام راه افتادند و حرکت کردند. بنده یک وقتی تشبیه کردم این حرکت طلّاب را در آن روز در سطح عظیم کشور به آنچه در این آیهی شریفه آمده است ﴿: وَ اَوحی ٰ رَبُّکَ اِلَی النَّحلِ اَنِ اتَّخِذی مِنَ الجِبالِ بُیوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمّا یَعرِشونَ، ثُمَّ کُلی مِن کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسلُکی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا یَخرُجُ مِن بُطونِها شَراب مُختَلِفٌ اَلوانُه فیه ﴾ ؛[2] گفتم هم عسل داشتند، هم نیش