با طاغوت، مسئلهی استقرار توحید به معنای واقعی کلمه در جامعه، و مسئلهی عدالت که جزو اساسیترین مسائل است؛ بروید بگویید اینها را، معرفت مردم را بالا ببرید، گفتمانهای انقلابی در مردم به وجود بیاورید؛ و البتّه وجود دارد، تقویت کنید. خیلی کار از عهدهی حوزه برمیآید؛ بخشی مربوط به دستگاههای متصدّی این کار در حوزه و در خارج حوزه است، بخشی هم مربوط به خود طلّاب است. پس ببینید ! ما یک مسئله داریم [ با عنوان ] هویّت حوزه، چیستیِ حوزه؛ حوزه چیست ؟ حوزه عبارت است از مرکزی که عالم دین پرورش میدهد، که عالِم دین آن کسی است که معارف دین را فرامیگیرد و برای تحقّق آن وارد میدان میشود. فرق هم نمیکند که این عالم دین در رشتهی فقه تخصّص پیدا کرده باشد یا در رشتهی فلسفه تخصّص پیدا کرده باشد یا در رشتهی کلام تخصّص پیدا کرده باشد؛ تفاوتی نمیکند. امام بزرگوار ما فقیه بزرگی بود؛ انصافاً ایشان فقیه برجستهای بود امّا در عرفان نظری [ هم ] ایشان یک مجتهد به تمام معنا و صاحبنظر [ بود ]. یا استاد ایشان مرحوم شاهآبادی؛ امام یک وقتی به خود بنده فرمودند « شما خیال نکنید که آقای شاهآبادی در کار مبارزات نبود؛ چرا، ایشان مبارزه میکرد ». حالا تعبیر ایشان یادم نیست؛ به نظرم یک جایی یادداشت کردم که مرحوم شاهآبادی، عارف آنچنانی، به امام گفته بود که « اگر من یاوری داشتم، خروج میکردم »؛ قریب به این الفاظ، به این مضمون. خب، پس هویّت