چون تولیدکننده دچار مشکل است، صرفهی خودش را در این نمیبیند که کار تولیدی بکند. من امسال، اوّلِ سال در سخنرانی روز عید [1] گفتم: بعضیها بودند که مشکلات تولید را قبول میکردند، محض رضای خدا ! خود من دیده بودم کسی را که میگفت میتوانم این سرمایه را بگذارم در بانک و از سودش استفاده کنم - سپردهگذاری طولانیمدّت، دارای منافع زیاد، هیچ دغدغهای هم ندارد - امّا میخواهم تولید کنم برای خاطر خدا؛ چون کشور به این تولید نیاز دارد. خب این جور آدمها کم هستند؛ باید کاری کنیم زیاد بشوند؛ موانع تولید را بایستی برطرف کنیم. یک نکتهی مهم در مسئلهی اقتصاد کشور، اولویّت بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی، هم از جهت اینکه غذای مردم و موادّ خوراکی مردم به وسیلهی بخش کشاورزی تأمین میشود، که در درجهی اوّل قرار دارد، هم به خاطر اینکه الان بیشترین اشتغال در بخش کشاورزی است - که آن طور که به من گزارش کردهاند، حدود سی درصد اشتغال در بخش کشاورزی است - هم اگر چنانچه به مسئلهی کشاورزی پرداخته بشود و مسئلهی روستاها و مشکلات روستاها و بردن کارخانههای تبدیلی و صنایع تبدیلی به روستاها و برطرف کردن مشکلات فروش کالاها به وسیلهی روستاییان را اگر چنانچه دنبال