بیانات سال 98


دیگری نیست. این یک نحوه‌ی سلوک و نحوه‌ی مشی کسانی است که به قدرت دست پیدا میکنند؛ یکی هم نحوه‌ی مشی انبیا است: درباره‌ی پیغمبر [ نقل شده ]: یَجلِسُ جَلسَةَ العَبِیدِ یَأکُلُ اَکلَ العَبِید ؛[1] نشستنش روی زمین مثل نشستن برده‌ها، مثل غلامها [ بود ]؛ یعنی با آن عظمتی که مقام او دارد، هیچ گونه تعیّنی [2] برای خودش قائل نبود در ‌غذا خوردنش، رفاقت کردنش؛ یا امیرالمؤمنین [ میگوید ]: اَلا و اِنَّ‌ اِمامَکُم قَدِ اکتَفى ٰ مِن دُنیاهُ بِطِمرَیهِ وَ مِن طُعمِهِ بِقُرصَیه ؛[3] [ این ] زندگی امیرالمؤمنین است؛ این هم یک [ نمونه ] است. البتّه معنایش این نیست که من و شما مثل پیغمبر یا مثل امیرالمؤمنین عمل کنیم؛ [ اصلاً ] ما قادر نیستیم؛ خود حضرت هم میفرماید: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلى ٰ ذ ٰ لِک ؛[4] شماها نمیتوانید این‌ جوری رفتار کنید، وَ ل ٰ کِن اَعینونی بِوَرَعٍ وَ اجتِهاد ؛[5] تلاش کنید؛ خطّ اصحاب قدرت دنیوی را دنبال نکنید.

  1. 1. مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۲۲۸(با اندکی تفاوت
  2. 2. بزرگی، تشخّص
  3. 3. نهج البلاغه، نامه‌ی۴۵؛« آگاه باش امام شما از تمام دنیایش به دو جامه کهنه، و از خوراکش به دو قرص نان قناعت نموده‌
  4. 4. همان
  5. 5. همان

«9»