بیانات سال 98


شماها پیشرفت نکرده‌اند؛ شعرهای عاشقانه‌ی محض، شعرهای عشقهای زمینی، شعرهای خالی از حکمت، خالی از معرفت، خالی از ذکر مصالح ملّی و انقلابی - که آن دوستان دنبال آن جور شعرها هستند - و احیاناً شعرهای عریان؛ آنها پیشرفتی نکرده‌اند. من نگاه میکنم میبینم در این شعری که شما دارید میخوانید، این مضمون‌یابی‌ها، این صیقل‌یافتگی الفاظ، نوآوری در مفاهیم، واقعاً بسیار چشمگیر است؛ من خیلی امیدوارم به شعر انقلاب که شعر شما است.

مطلبی که من اینجا یادداشت کرده‌ام که بگویم، دو مطلب است که - حالا هر چه بشود ان‌شاءالله کوتاه‌ترش کنم - یکی راجع به شعر است، یکی راجع به زبان فارسی است. آنچه راجع به شعر میخواهم بگویم [ این است که ] پدیده‌ی شعر یکی از معجزات آفرینش است، یکی از معجزات عالم خلقت همین پدیده‌ی شعر است؛ مثل خود بیان، بیان هم یکی از برترین معجزات پروردگار در عالم آفرینش است. اینکه شما قادر هستید که ذهنیّت خودتان را، صُوَر ذهنی خودتان را به کسی منتقل کنید با قالب کلمات، در قالب الفاظ، این خیلی حادثه‌ی مهمّی است، خیلی پدیده‌ی بزرگی است. خب ما [ چون ] عادت کرده‌ایم، به عظمتش توجّه نمیکنیم؛ این خیلی از ساخت خورشید و ماه و ستارگان و این چیزهایی که خدای متعال به آنها قسم میخورد بالاتر است؛ لذاست [ میفرماید :] ﴿اَلرَّحم ٰ ن، عَلَّمَ القُرءان، خَلَقَ الاِنسان، عَلَّمَهُ  

«2»