بیرون بریزیم، بگوییم اینها شعر نیست؛ در حالی که برترین شعرهای زبان فارسی، اینها است. عربی هم همین جور است تا آن حدّی که ما آشنا هستیم. سیّد حِمیری یا فرزدق یا دِعبل و امثال اینها که بزرگانِ شعرِ اهلبیت و شعرِ امامی هستند، همین جور هستند؛ برترین شاعرهایند. من یک وقتی شاید گفته باشم که در این کتاب اَغانی [1] که شرح حال شعرا و مانند اینها ضمناً در آنجا ذکر شده، میرسد به سیّد حِمْیری و میگوید سیّد حِمْیری شاعرِ برجستهِی زمان خودش است - شاید [ هم ] میگوید برجستهترین شاعر زمان خودش است - [ بعد ] صاحب اَغانی میگوید منتها عیبش این است که به بزرگان صحابهی صدر اسلام در شعرش توهین کرد و فلان کرد و اگر این نبود ما دربارهی او بیشتر بحث میکردیم و حرف میزدیم؛ این را میگوید، بعد شرح حال سیّد حِمْیری را شروع میکند به نوشتن، که به نظرم از همهی شعرایی که شرح حالشان را نوشته طولانیتر، پنجاه صفحه، پنجاه و خردهای صفحه شرح حال او را ذکر میکند؛ یعنی عظمت سیّد حِمْیری این جوری است. فرزدق که خب جایش معلوم است، دِعبل [ هم ] همین جور؛ اینها قلّههای شعرند، شعرشان هم در خدمت معنویّت و در خدمت اهل بیت و این حرفها است. بنابراین اینهایی که شعر ناب را، شعر