مجموع جامعه است. دانشگاه نمیتواند از مسائل جامعه منفک و منزوی باشد. این یک نکتهی بسیار مهمّی است که بنده به اساتید محترم، برادران و خواهران عرض میکنم: سعی کنید دانشگاه را درگیر مسائل اجتماعی کنید؛ البتّه خواهم گفت که دستگاههای مختلف باید از دانشگاه کمک بخواهند، راهنمایی بخواهند، کار بخواهند و دانشگاه به آنها کمک کند، لکن آن، رابطهی بین دستگاهها و دانشگاه است، و این حرف که حالا میزنیم، رابطهی بین مردم و دانشگاهها است با مسائل جامعه. مثلاً فرض کنید ما در مورد آسیبهای اجتماعی جلسه تشکیل دادیم. الان شاید حدود دو سه سال است که هر چند وقت یک بار جلسات منظّمی تشکیل میشود که خود بنده شرکت میکنم، مسئولین اصلی کشور هم شرکت میکنند، دربارهی آسیبهای اجتماعی مثل اعتیاد، مثل طلاق، مثل حاشیهنشینی و از این قبیل در این جلسات بحث میشود، تصمیمگیری میشود، کارهای خوبی هم انجام گرفته، پیشرفتهای خوبی هم شده؛ اینها مسائل جامعهی ما است. دانشگاه چه نقشی در این مسائل ایفا میکند ؟ دانشگاهها و بخصوص اساتید باید با [ مسائل ] مردم [ ارتباط داشته باشند ؛] راهش چیست ؟ چه جوری اساتید میتوانند با مسائل جامعه ارتباط برقرار کنند ؟ این موضوعی است که هیچ لزومی ندارد کسی از