دیگر کشورها - مشغول مذاکره هستیم، ما که مشکلی نداریم. بله، با اروپاییها و دیگران هم که مذاکره میکنیم، مسئله، تعیینِ موضوع مذاکره است؛ روی هر موضوعی مذاکره نمیکنیم؛ روی مسائل ناموسیِ انقلاب - به این تعبیر بگویم، روشنتر است - مذاکره نمیکنیم. در مورد تواناییهای نظامیمان با کسی مذاکره نمیکنیم؛ چون معنای مذاکره، معامله است؛ یعنی فرض کنید [ میگویند ] « شما کوتاه بیا و این امکانِ دفاعی را که تو را مقتدر میکند و توانای بر دفاع میکند، از دست بده »؛ خب اینکه قابل مذاکره نیست. مذاکرهی در این جور مسائل دو کلمه است و تمام میشود: « او میگوید ما این را میخواهیم، ما میگوییم نه، ما قبول نداریم »؛ مذاکرهای پیش نمیرود، معاملهای انجام نمیگیرد. مثل همان قضیّهی خواستگاری که گفت مسئلهی ازدواجِ شما به کجا رسید ؟ گفت همه چیزش تمام شده، فقط سر دو کلمه مانده؛ آن دو کلمه هم این است که ما میگوییم ما دختر شما را میخواهیم، آنها میگویند غلط میکنید ![1] سر مسائل اساسی، سر دو کلمه، مسئله تمام میشود؛ یعنی قابل مذاکره نیست - مذاکرهی به معنای معامله؛ چون مذاکره به معنای معامله است؛ صِرف نشستن و گفتگو و گعده کردن نیست - پس منظورشان از مذاکره که مدام میگویند ایران سر میز مذاکره بیاید - که هم خود آمریکاییها میگویند، هم دیگران میگویند -