﴿وَ ما اَصابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَفسِک ﴾ ؛[1] حسنه از طرف خدا است، [ مثل همین ] باران. اهمّیّت باران برای آقای وزیر کشاورزی [2] و آقای وزیر [3] نیرو طبعاً بیشتر از دیگران مطرح است؛ بخصوص بعد از این خشکسالی؛ [ یعنی ] یک جاهایی باران آمده که پانزده سال، شانزده سال خشکسالی بوده -[ مثل ] منطقهی جنوب خراسان - خب این مال خدا است؛ باران را خدا فرستاده امّا ویرانی را چه کسی درست کرده ؟ من این را عرض میکنم که کارهایی را که مانع از ویرانی میشود، قبلاً پیشبینی نکردیم و انجام ندادیم. این مطالبی که آقایان بیان کردید، [ مثل ] مسئلهی لایروبی، مسئلهی آبخیزداری، مسئلهی رودخانههای زیر سد و این چیزهایی که شما گفتید، کارهایی است که در طول زمان باید انجام میگرفته، [ امّا ] انجام نگرفته. * خب، مردم واقعاً کمک کردند و ما این را تجربه کردیم؛ حالا هم آقایان اشاره کردید که مردم واقعاً آمادهاند، واقعاً شور و شوق کمکرسانی در مردم وجود دارد؛ این روحیهی بسیجشوندگی برای خدمت و کمک، یک چیز فوقالعادهای است در کشور. این را از سابق بنده تجربه کردهام؛ از همان سالهای اوّلین تجربهی بنده برای کار امداد که سال ۴۷ بود در زلزلهی فردوس، که رفتیم و [ دیدیم ] مردم از اطراف