بیانات سال 98


از مسائل مهم این است که مراقب رفتارهای فرزندانمان، مراقب رفتارهای نزدیکانمان باشیم.

* خطبه‌ها بایستی غنی‌سازی بشود؛ خطبه بایستی پُرمغز و آموزنده و راهگشا باشد؛ باید حساب‌شده حرف زد، باید سنجیده حرف زد؛ باید حرفِ مورد استفاده را پیدا کرد و انتخاب کرد و گفت؛ باید حرفی گفت که سؤال ذهنی و مقدّرِ مستمع و مخاطب را پاسخ بگوید.

امروز جوانهای ما درباره‌ی مسائل [ مختلف ] سؤالاتی دارند؛ چه سؤالات سیاسی، چه سؤالات دینی، چه سؤالات شخصی نسبت به ماها؛ باید بتوانیم این سؤالات را پاسخ بگوییم. بهترین جا هم نماز جمعه است، چون هر هفته است؛ منتها این نیاز را چگونه تشخیص بدهیم ؟ یعنی از کجا بفهمیم که امروز ذهن جوان نیازمند چه ارشادی است، دنبال چه سؤالی است از ما ؟ این را باید تشخیص داد. حالا مطالعه و بحث‌کردن و ملاحظه‌ی جوانب و مانند اینها که خب هست، [ امّا ] به نظر من یکی از راه‌هایش اُنس با خود جوانها است؛ با خود جوانها، انسان [ انس پیدا کند ]. من‌باب مثال عرض میکنم، فرض کنید شما اعلان کنید که هفته‌ای یک روز و یک ساعت مخصوص دیدار با جوانها است؛ جوانها میتوانند بیایند در این یک ساعت حرف بزنند، سؤال کنند، بشنوند، بگویند.

* به برکت دل ‌بُریدن مسئولین و ملّت از بیگانگان، کشور در حال جوشیدنِ از درون است؛ همچنان که در دوران جنگ به ما نه سلاح میدادند، نه مهمّات میدادند، نه ابزارهای دستِ پایین دفاعی میدادند که مثال سیم خاردار را بارها گفته‌ایم. چون یک چنین وضعیّتی پیش آمد، عناصر توانا در درون نظام، در درون کشور به فکر افتادند که خودشان را نجات بدهند از این وضعیّت؛ به خودشان فشار آوردند، به خودشان تکیه کردند، به خودشان امید بستند و خب

«5»