بیانات سال 98


شاهد باشیم که از لحاظ سطح فهمِ مسائل مدیریّتی و خدمت‌رسانی و ایجاد عدالت و قیام به قسط ــ که اینها در اسلام لازم است و جامعه‌ی اسلامی قیام به قسط لازم دارد ــ به جایی برسد که ذهنهای معمولی بشر به آنجا نرسیده و باید از آن الگو بگیرند. این یک [ نکته ] که خلاصه‌اش پیشرفت در جهت اندیشه‌ی جهادی و کار جهادی و فکر جهادی است.

دوّم اینکه ببینید، آن وقتی کار، شکل عمومی و مردمی پیدا خواهد کرد که این فکر شما، این جهت‌گیری شما تبدیل به یک گفتمان عمومی بشود. [ شما ] در این مجموعه‌ی دوازده هزار [ گروهی ] که ایشان میگویند ،( ۱ ) ده درصد جوانهای کشور، یا مثلاً پانزده درصد جوانهای کشور هستید؛ آن ۹۰ درصد یا ۸۵ درصد دیگر چرا باید از این حرکت جهادی مبارک، از این کار محروم بمانند ؟ سعی کنید ترویج کنید و این ترویج در صورتی آسان خواهد شد که به گفتمان تبدیل بشود. ما در طول گذشته‌ی خودمان، در مسائل گوناگونی این را داشته‌ایم که حالامثالهایش در ذهنم هست و دیگر نمیخواهم [ بگویم ]. شما میتوانید با ترویج این گفتمان عدّه‌ی خودتان را افزایش بدهید؛ همچنان که کیفیّت خودتان را زیاد میکنید، کمیّت خودتان را هم میتوانید افزایش بدهید که یکی از وسایلش همان است که به ایشان گفتم :( ۲ ) [ یعنی ] کار تبلیغاتی است؛ تبلیغات درست، تبلیغات هنری.

من گاهی اوقات میبینم که تبلیغات و کارهای خوبی شده؛ حالا مثلاً فرض کنید همین قلعه‌ی گنجی ( ۳ ) که یکی از دوستان اشاره کردند و بنده در جریانش هستم؛ خب [ در مورد ] قلعه گنج هم مدام گفته شده، امّا مردم این را نمیدانند که یک کاری در یک گوشه‌ی کشور، در یک منطقه‌ِی محروم به وسیله‌ِی یک جمعِ با‌همّت انجام گرفته که تقریباً محرومیّت را از یک بخشی از

«2»