یک مقداری پیش رفتهاید [ امّا ] در هر رشتهای که هستید باید این پیشرفت را ادامه بدهید، باید کار کنید، تلاش کنید، فکر کنید. نگذارید که این ظرفیّت و استعداد در همین حد پنهان و تمام بشود و در واقع سر این چشمهی جوشان گرفته بشود؛ نگذارید این کار اتّفاق بیفتد. عقیدهی من این است که توان انسان، ظرفیّت انسان - همهی انسانها، حتّی غیرنخبهها - یک ظرفیّت فوقالعادّهای است منتها یکی ممکن است در یک جنبهی زندگی ظرفیّت بیپایانی داشته باشد، دیگری در یک جنبهی دیگری امّا همه این ظرفیّتها را دارند؛ مجموعه، مجموعهی ظرفیّتها را دارد. این ظرفیّتها بیپایان است؛ نگذارید که وسط راه بمانید و ادامه ندهید کار را، و راه را. عزیزان من ! ما خیلی هنوز کار داریم. ببینید، ما یک روزی در تاریخ از لحاظ دانش ملّی و عمومی، در دنیا سرآمد بودیم؛ یک روزگاری این جور بوده؛ بعد یواشیواش یک تنزّلی پیدا شده؛ این تنزّل، خیلی جای ایراد و اشکال نیست. خب کشورها، ملّتها، تمدّنها بالا و پایین رفتن و فراز و فرود دارند، نمیشود توقّع داشت؛ یک وقت تنزّل میکنند، یک وقت پیش میروند لکن در این یکی دو قرن اخیر که پای خارجیها و اِعمال سیاستهای آنها در کشور باز شده، انسان احساس میکند این تنزّل و این عقبرفت، دیگر یک امر طبیعی نیست [ بلکه ] این عقبرفت، تحمیل شده به ما. من نمیدانم شماها چقدر علاقه دارید و دوست دارید تاریخ را بدانید؛ توصیهام این است که حتماً لااقل با تاریخ این یکی دو قرن اخیر آشنا بشوید؛ حقایق زیادی برای شما روشن خواهد شد. ما را به معنای واقعی کلمه عقب نگه داشتند؛ در دوران حکومت قاجار یک جور، در دوران حکومت پهلوی یک جور دیگر؛ ما عقب نگه داشته شدیم. استعداد ایرانی از متوسّط استعداد جهانی بالاتر است. من یک وقتی سالها پیش این را میگفتم، احساس میکردم که بعضیها تردید دارند؛ امروز این حرف در دنیا دارد