قبل از اینکه بحث فقهیمان را شروع کنیم، یک چند جملهای یادداشت کردهام که عرض بکنم. ملّت در حال تصمیمگیری است، در مواجههی با موج تبلیغاتی گستردهای و عظیمی و عمیقی که از سوی جبههی دشمن علیه کشور و علیه مقدّسات دارد صورت میگیرد؛ گاهی در داخل کشور یک گوشهای، یک نشانهای از این امواج غالباً زیرزمینی و پنهان خودش را نشان میدهد که دشمن چقدر در این زمینه فعّال است که ما البتّه از بخش مهمّی از این توطئهها و مانند اینها آگاهیم، مطّلعیم، دستگاههای مختلف کشور بحمدالله میفهمند که چه دارد اتّفاق میافتد؛ امّا نقش مردم مهم است. اینکه بنده در همهی صحبتها یا در بسیاری از صحبتها تکیه میکنم بر روی نقش جوانها، بر روی نقش مردم، ناظر به این قضیه است. برادران، خواهران، کسانی که این سخن را خواهید شنید ! زمام امور بهبود اوضاع این کشور، دست مردم این کشور است؛ بخصوص دست جوانان. همه چیز در سایهی عزم مردم، تصمیم مردم، بصیرت مردم، و ایمان مردم در این کشور میتواند در مجرای صحیح خودش قرار بگیرد و کشور را به نقطهی مطلوب خودش برساند. اینکه ما دائم میگوییم « ظرفیّتهای داخلی، ظرفیّتهای داخلی »، این را باید جدّی گرفت؛ هم در زمینهی مسائل فرهنگی، هم در زمینهی مسائل اقتصادی، هم در زمینهی مسائل اجتماعی. در همهی زمینهها، حتّی در زمینههای اختصاصی دستگاهها، مثل زمینههای امنیّتی و غیره هم این مردم هستند که میتوانند کمک کنند، پیش ببرند کارها را و اصلاح کنند. ما امروز از لحاظ علمی حرکت کردهایم، پیشرفت کردهایم؛ این پیشرفت ناشی از همّت بخشی از جامعهی ما است، همّت جوانان ما است؛ در زمینههای فنّاوری