پس بنابراین اینهایی که دشمنان ما هستند و مقابل ما هستند، خودشان هم اعتراف میکنند که رو به ضعفند و با وجود این، خوی استکباری را هم فراموش نمیکنند؛ یعنی همان روحیهی استکباری که در طول این دو سه قرن اخیر، سه چهار قرن اخیر یاد گرفتهاند که با دنیا و با همه از موضع بالا همیشه حرف بزنند، این را باز هم دارند و با همهی این فضاحتها و عقبماندگیها، این روحیهی استکباری را از دست ندادهاند؛ لکن واقعش این است که از جهات مختلفی دچار افولند که خودشان میگویند. از لحاظ اقتصادی هم همین جور؛ یک آماری به من دادند که مبلغ بدهیهای بعضی از این کشورهای معروف اروپایی مثل انگلیس و فرانسه و آلمان و ایتالیا و این [ قبیل کشور ] هایی که هستند، معادل با کلّ تولید ناخالص داخلیشان است، ... و گرفتاریهای سیاسیشان هم که جلوی چشم است؛ آن انگلیس است، آن فرانسه است، آن بعضی از کشورهای دیگر اروپایی هستند که میبینید وضعشان چه جوری است از لحاظ سیاسی؛ واقعاً دچار مشکلات جدّی هستند. * مبارزهی با فساد اوّلاً پیشگیری است، بعد درمان است؛ قبلاً بایستی زمینههای فساد را از بین ببریم، بعد هم اگر فسادی به وجود آمد، بایستی درمان کنیم. بنابراین، همهی قوای کشور در این زمینه [ مسئولند ]؛ مخصوص قوّهی قضائیّه نیست؛ قوّهی مجریه، قوّهی مقنّنه، همهی اینها بایستی در این زمینه احساس مسئولیّت کنند. همین واگذاریهایی که حالا این روزها بحثش هست که چه مشکلاتی را به وجود آورده، چه سختیهایی را. از این طرف یک عدّهای جوان و علاقهمند و پُرانگیزه دارند همین طور تولید را رونق میدهند و پیش میبرند، انسان این را مشاهده میکند، از آن طرف هم خرابکاریها، یک بخشهایی از تولید را خراب میکند. این به خاطر همین فساد است؛ یعنی