بیانات سال 1398


هستند، وجود دارند - همین ‌جور؛ سعی میکنند گوشه کنار اگر بتوانند، یک نقطه‌ضعفی از سپاه پیدا کنند، آن را درشت کنند. آمریکا هم که خب به خیالِ خودش ضربه میزند و مثلاً سپاه را تحریم میکند؛ این موفّقیّتها، ‌ این پیشرفتها و این برجستگی‌ها است که این دشمنی‌ها را جلب میکند؛ این مایه‌ی افتخار است؛ کما اینکه عزّت سپاه را هم در چشم افراد، آدمها و حتّی دشمنها بالا میبرد. یعنی همین پیشرفتها موجب میشود که سپاه در چشم دشمنان، چه برسد به دوستان، عزّت پیدا کند، عزیز بشود؛ و امروز این ‌جور است و این عزّت بحمدالله پیدا شده. خب اینها بخشی از مناقب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، بخشی از مناقب این مجموعه‌ی پُرافتخار است.

خب، شما فرزندانِ عزیزِ این حقیر هستید؛ اگر کسی از بنده سؤال بکند که حالا شما از این بچّه‌ها، از این فرزندان راضی هستید، خواهم گفت که صددرصد راضی‌ام !( ۴ ) امّا قانع نیستم، راضی هستم خیلی، قانع نیستم. توقّعِ « زیادی » هم نیست؛ برای خاطر اینکه معتقدم خدای متعال استعدادی داده که شما ده برابر اینکه گفتیم - حالا احتیاط کردم گفتم ده برابر، امّا صد برابر این - میتوانید پیش بروید؛ به چه دلیل ؟ به دلیل اینکه شما الان [ در جایگاهی ] صد برابرِ آن روزِ اوّل قرار دارید. بچّه‌های روز اوّلِ سپاه اینجا نشسته‌اند دیگر؛ چه داشتید شما ؟ چقدر امکان داشتید ؟ چقدر حضور شما حس میشد ؟ شما نگاه کنید ببینید سپاه، امروز کجا است، آن روز کجا بود؛ این نشان‌دهنده‌ی این است که بنابراین خدای متعال استعداد و توانایی و امکان را داده؛ وقتی امکان داد، تکلیف هم می‌آید: ﴿لا یُکَـلِّفُ اللهُ نَفسًا اِلّا وُسعَها  ؛( ۵ ) هر چه وُسع شما بیشتر باشد، تکلیفتان هم بیشتر است؛ من این را عرض میکنم. خلاصه‌ی حرف ما و عرض ما این است: چون وُسعتان زیاد است، توانایی‌تان زیاد است، تکلیفتان هم زیاد است.

«7»