ما نمیخواهیم دانشگاه ما تکرار و بازتولید فلان دانشگاه آمریکایی باشد؛ این را نمیخواهیم. علم را میخواهیم، شاگردی هم میکنیم، یاد میگیریم - یعنی از شاگردی کردن اصلاً ننگمان نمیکند - امّا نمیخواهیم دانشگاه ما تکرار و بازتولید فلان دانشگاه آمریکایی در تهران یا در فلان شهر دیگر کشور باشد؛ نمیخواهیم همان فرهنگ، اینجا تقلید بشود. فضای علمی کشور باید فضای علمیِ ایرانی و اسلامی باشد. خوشبختانه الان همین جور هم هست؛ مجموعههای علمی پیشرفتهِی برجسته را که انسان مشاهده میکند - مثل همینهایی که حالا در دهانها هست: سلولهای بنیادی، نانو، زیستفنّاوری، هستهای، غیره - غالباً [ این ] مجموعهها دارای انگیزههای دینی هستند. چون دین، حرکت علمی را جهاد میداند دیگر؛ یک کار جهادی در واقع دارند انجام میدهند؛ این باید بر محیط علمی دانشگاههای کشور حاکم باشد. شرایط ما با شرایط آن کشوری که او هم یک دانشگاه پیشرفتهی برجستهای دارد، متفاوت است. ما بایستی با فرهنگ خودمان، ایرانی زندگی کنیم، ایرانی باید بیندیشیم و فکر کنیم؛ و الگوی پیشرفت اسلامی ـ ایرانی را در زمینهی مسائل علم هم حتماً بایستی رعایت بکنیم که این به نظر من بسیار مهم است. این را [ هم ] عرض بکنم که در تقلید از فرهنگ دانشگاههای برتر دنیا - دانشگاههای آمریکا، کانادا، جاهای دیگر - اگر بخواهیم آنها را تکرار کنیم، نوزایی علمی هم از بین خواهد رفت؛ این را هم توجّه داشته باشید. این نوآوری علمی و پیشرفت علمی و ابتکار علمی هم، با دنبالکردن راه این و آن از بین خواهد رفت. نکتهی بعدی؛ یکی از کارهای مهمّی که جامعهی نخبگانی میتواند انجام بدهد، این است که در دیپلماسی عمومی نقش ایفا کند. یکی از دوستان هم اتّفاقاً اینجا اشاره کردند در این سخنرانیشان که من هم اینجا یادداشت کردم: دیپلماسی عمومی. یعنی شما میتوانید نقش ایفا کنید در این زمینهها. [ مثلاً ]