یکی از برکاتی که بر این معنا مترتّب میشود، یعنی اینکه ما به سمت تحرّک داخلی برویم، این است که اقتصاد کشور از شرطیشدن خارج میشود؛ یکی از بدترین مشکلات در کشور همین است که ما اقتصاد را شرطی کنیم. متأسّفانه اقتصاد ما در این چند سال اخیر شرطی است؛ « ببینیم چه میشود؛ شش ماه دیگر چه میشود؛ برجام چه میشود » و مانند اینها. حالا هم بعضی سعی میکنند باز دوباره اقتصاد را شرطی کنند؛ « ببینیم ابتکار رئیسجمهور فرانسه چه میشود؛ فلان ابتکار چه میشود »؛ اینها را باید بگذارند کنار. کاری میخواهند بکنند، بکنند؛ کاری را که ممنوع نیست و عبور از خطوط قرمز نیست، انجام بدهند، امّا اقتصاد را متوقّف به آن نکنند، افکار عمومی را به او متوجّه نکنند. افکار عمومی بداند: کهن جامهی خویش پیراستن به از جامهی عاریت خواستن ( ۳ ) خودمان بایستی به کار خودمان برسیم. و در داخل، ظرفیّتها خیلی بالا است، خیلی بالا است. شما بهتر از من میدانید، من هم البتّه بیاطّلاع نیستم امّا شماها خودتان که در بخشهای مختلف تولیدی دارید کار میکنید، خوب میدانید که ظرفیّتهای کشور چقدر بالا است. همین آقایان و این خانمی که اینجا صحبت کردند، در واقع تبیین کردند بخشی از ظرفیّتهای کشور را در آن رشتهای که خودشان در آن رشته دارند کار میکنند. گلهها و دغدغهها که گفته شد، معنایش این است که در این بخش، ظرفیّتهای استفادهنشدهای وجود دارد که با این موانع نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم، موانع را برداریم تا بشود استفاده کرد. پس ببینید، همهی حرف در این جلسهی