رَاَت عَینٌ وَ لا سَمِعَت اُذُنٌ وَ لا خَطَرَ عَلى قَلبِ بَشر »،( ۲ ) به دلهای ما حتّی خطور نکرده آن جور نعمتها، اصلاً قابل تصوّر برای ما نیست؛ [ آنها را ] خدای متعال در اختیار او گذاشته. خوشا به حالش، خوشا به حالش، خوشا به حالش ! او به آرزوی خودش رسید؛ او آرزو داشت؛ برای شهیدشدن گریه میکرد؛ خب خیلی از رفقایش هم رفته بودند و داغدار رفقایش هم بود امّا در خودش هم شوق به شهادت جوری بود که اشک او را جاری میکرد؛ به آرزوی خودش رسید. امیدواریم انشاءالله شماها هم به آرزوی خودتان برسید، ما هم به آرزوی خودمان برسیم و خدای متعال این فقدان را جبران کند. شما هم تحمّل کنید؛ تحمّل کنید؛ خود این تحمّل، اجر دارد، ثواب دارد. مجاهدت در راه خدا یعنی یک مبارزهِی درونی؛ هر جهاد بیرونی، در واقع تکیه دارد به یک جهاد درونی؛ یعنی آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همهی میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن جهاد اکبر پیروز نشده بود، این جور نمیتوانست [ جلوی دشمن ] برود؛ پس مجاهدتهای بیرونی، متّکی به مجاهدتهای درونی است. شما هم تکیه کنید به همان مجاهدت درونی خودتان و با یاد خدا دلتان را آرامش بدهید؛ انشاءالله خدای متعال دلهای شما را آرامش خواهد داد. ما هم دعا میکنیم. میبینید مردم چه کار دارند میکنند برای حاج قاسم؛ این برای شما تسلّا است. امروز در تهران - بالا، پایین، همه جا؛ حال اینجا دور خانهی شما که جمعیّت فراوانی ایستادهاند - در شهرهای مختلف، همهی مردم عزادارند یعنی احساس عزاداری میکنند؛ این برای شما تسلّا باید باشد. بدانید که مردم قدر پدر شما را دانستند و این ناشی از اخلاص است؛ این اخلاص است. اگر اخلاص نباشد، این جور دلهای مردم متوجّه نمیشود؛ دلها دست خدا است؛ این که دلها این جور همه متوجّه میشوند،