بیانات سال 98


کارهای خیلی خوبی است، منتها کاری کنید که یاد این شهدا، یاد این اشخاص، ‌ این شخصیّت‌ها در ذهن نسلهای جدید ماندگار بشود. شما الان ملاحظه کنید مثلاً رئیسعلی دلواری، آدم به این عظمت، آدم کمی که نیست، در بین نسل جوان ما چند درصد او را می‌شناسند ؟ چند درصد اسم او را شنیده‌اند ؟ این مهم نیست برای ما که یک شخصیّت مبارز، مجاهد، مدافع از حریم کشور را که با آن شرایط دشوارِ آن وقت، با آن تنگدستی‌ای که او و رفقایش داشتند، این ‌جور مبارزه کند، این ‌جور دشمن را به ستوه بیاورد - که رئیسعلی دلواری واقعاً انگلیس‌ها را به ستوه آورد - و بالاخره با خیانت بعضی از خودی‌ها به شهادت برسد نشناسیم ؟ آیا شایسته‌ی این نیست که الان در کشور تا شما میگویید رئیسعلی دلواری، همه‌ی آن کسانی که در هر منطقه‌ای از کشور هستند بدانند که این آدم کیست و بشناسند ؟ این‌ جور چیزی نیست؛ مثلاً اسم فلان بازیکن فوتبالِ فلان کشور را همه‌ی بچّه‌ها میدانند، اسم رئیسعلی دلواری را نمیدانند، اسم نادر مهدوی اصلاً به گوششان نرسیده، خبر ندارند؛ کاری باید کرد تا این نامها زنده بمانند؛ اینها الگو هستند.

مثلاً فرض کنید روی کتابچه‌های بچّه‌ها، دفترهای بچّه‌ها، روی پشت جلد کتابها، در خود کتابهای درسی، روی لباسها، عکس اینها، خصوصیّت اینها، اسم اینها [ چاپ و ] نوشته بشود. این مخصوص شما هم نیست؛ شما هم باید [ این کار را ] بکنید، امّا دستگاه‌های تبلیغاتی کشور در همه جا، بخصوص در مراکز حسّاس و مهم بایست تلاش کنند این فکر جهاد را با شاخص کردن چهره‌های بزرگ جهادی گسترش بدهند و عمق ببخشند. بنابراین کار، کار بسیار مهمّی است.

«3»