تبریز، در همان ماههای اوّل انقلاب، بلکه بتوانند یک غائلهای، فتنهای درست کنند؛ آن کسی که علاج کرد فتنه را خود مردم تبریز بودند؛ خود مردم تبریز، خود جوانهای تبریز، آمدند وسط میدان. در دفاع مقدّس همین جور؛ در مسائل بعد از دوران دفاع مقدّس، در فتنههای گوناگون، در سال ۸۸، در مسائل بعدی همیشه تبریز جلودار بوده، همیشه مقدّم بر دیگران حرکت میکرده. با اینکه پیکر شهید سلیمانی را نیاوردند تبریز، امّا در بدرقهی شهید، حرکت عظیم مردم و اجتماعی که در تبریز شد - بنده در تلویزیون نگاه میکردم - واقعاً اشک انسان را جاری میکرد؛ اینها خیلی مهم است، اینها خیلی بامعنا است؛ بعد هم که راهپیمایی بیستودوّم بهمن در آن سرما و در آن برف و در آن هوای کذائی با آن اجتماع عظیم مردم. اینها چیزهایی است که چشمها آنها را میبینند؛ چشمهای دوست میبینند و امیدوار میشوند، چشم دشمن هم میبیند و حسابِ کارِ خودش را میکند؛ دشمن هم میبیند اینها را. دشمن، خواب هم نیست، کور هم نیست، میبیند در ایران چه خبر است؛ [ لذا اینها ] تأثیر میگذارد، که حالا عرض میکنیم. تأثیر حضور بههنگام و درلحظه، یک تأثیری است که خدای متعال به آن یک لطف و عنایت خاصّی دارد؛ یعنی وقتی که کار را شما در لحظهی نیاز انجام میدهید، برکات آن کار بیشتر خواهد شد. حالا مثلاً همین بیستونهم بهمن ۵۶؛ عقیدهی بنده این است که اگر مردم تبریز روز بیستونهم بهمن این چهلم را برای نوزدهم دی نمیگرفتند، به احتمال زیاد نوزدهم دی به فراموشی سپرده میشد، در امواجِ تبلیغاتِ گوناگونِ آن روز فراموش میشد. خدای متعال برکت داد؛ مردم ایستادند، مقاومت کردند، شجاعت به خرج دادند، چهلم گرفتند برای شهدای نوزدهمِ دیِ قم؛ چون بهموقع بود، چون درست و بهجا بود، چون بههنگام بود، خدای متعال برکت داد؛ برکتش چه بود ؟ این بود که در دنبالهی