این حرکت، حرکت عمومی ملّت ایران اتّفاق افتاد. بعد از تبریز چندین شهر - دیگر حالا یک شهر نبود - چهلم شهدای تبریز را گرفتند؛ یعنی یاد گرفتند که باید چه کار کرد. جادّه را تبریزیها باز کردند؛ این جوری خدا برکت میدهد. و حرکت عمومی ملّت ایران به یک حادثهای منتهی شد که این حادثه در طول تاریخ کشور ما سابقه ندارد: ریشهکن کردن حکومت طاغوت و روی کار آوردن حکومت اسلام؛ برکت الهی این است. بنده به آذربایجان و به تبریز خیلی امیدوار هستم، به جوانها خیلی امیدوارم. اکثر شما که اینجا هستید جوان هستید؛ شما آن روز را یادتان نیست، آن روز را ندیدهاید، امام را هم ندیدهاید، دوران دفاع مقدّس را هم ندیدهاید، امّا ظرفیّتِ شما از ظرفیّت آن عزیزانی که در دفاع مقدّس مجاهدت کردند، اگر بیشتر نباشد کمتر نیست؛ این اعتقاد من است. امروز جوان آذربایجانی مرد و مردانه در میدان دفاع از انقلاب میایستد، سینه سپر میکند - در زمینهی جنگ نرم، در مسئلهی عقاید، در مسئلهی افکار گوناگون، در مواجههی با تبلیغات خصمانهی دشمن - و اگر چنانچه یک وقتی حادثهای پیش بیاید و حضور در میدان به صورت دیگری لازم باشد، باز هم من میبینم که این جوانها آمادهاند. در مسائل اقتصادی، در مسائل سیاسی، در مسائل علمی، در گونهگون مسائل کشور، آذربایجان حقّاً و انصافاً آماده است که نقش ایفا کند و انشاءالله به توفیق الهی، این نقش تعیینکننده را ایفا خواهد کرد. امروز بنده دربارهی انتخابات میخواهم مقداری صحبت کنم؛ مخاطب این سخن، شما عزیزانی هستید که اینجا هستید، و کسانی که بعداً صحبت ما را از بلندگوهای دیگری خواهند شنید. مسئلهی انتخابات خیلی مهم است. من به شما عرض بکنم که انتخابات یک جهاد عمومی است؛ انتخابات مایهی تقویت